به گزارش مشرق، محمد محمدرضایی متولد 1337 در شهرستان بیجار است. این فعال سیاسی اصلاحطلب در جبهه اصلاحات بهویژه در میان اقوام ایرانی در استانهای کردنشین، چهره شناختهشدهای است.در کارنامه وی مسئولیتهایی از جمله عضویت در شوراى شهر بیجار، نماینده مردم بیجار در مجلس ششم شورای اسلامی، عضو شوراى اجرایى بینالمجالس مجلس شوراى اسلامى، عضویت در هیئت مدیره شرکت طرح وگسترش مسکن اجتماعى بنیاد مسکن و مسئولیت پیگیریهاى ویژه معاونت امور مجلس وزارت نیرو وجود دارد.
آنچه باعث شد بعد از مجلس ششم نام محمد رضایی دوباره بر سر زبانها بیفتد و فعالیت سیاسیاش شدت بگیرد، ریاست «ستاد مشترک انتخاباتى اقوام ایرانى» بود که در سال 92 به حمایت از روحانی پرداختند و به گفته خودش بیانیه ده مادهای این ستاد که بازتاب گستردهای یافت یکی از عوامل مؤثر در رأی آوردن روحانی در سال 92 بوده است. اما حالا وی در حمایت از روحانی پشیمان است و معتقد است دولت تدبیر و امید نتوانسته به مطالبات اصلاحطلبان بهویژه مطالبات اقوام ایرانی پاسخ دهد.
متن پیشرو گفتوگو مشروح با محمد رضایی است که در ادامه از منظرتان میگذرد:
** همه مؤلفههایی که روحانی را پیروز 92 کرد
نظر شما درباره سبد رأی دکتر روحانی در انتخابات سال 92 چیست؟ اقداماتی مانند کنارهگیری دکتر عارف و حمایت اصلاحطلبان تا چه حد در رأی آوری وی تأثیر داشت؟
پر شدن سبد آراى آقاى روحانى محصول مؤلفههاى مختلفى بود. اجماع اصلاحطلبان به نفع ایشان، برخوردارى طیف محدودى از اصولگرایان معتدل و برخى چهرههاى مستقل توأم با کنارهگیرى جناب آقاى عارف به نفع وی تأثیرگذار بود. بهعلاوه صدور بیانیه حقوق اقوام وادیان مشهور به بیانیه 10 مادهاى و بازتاب رسانهاى مفاد آن در رسانههاى داخلى وخارجى که حاصلش مشارکت بالا و بىسابقه ساکنین استانهاى مرزى از آذربایجان تا بلوچستان بود در رأی وی تأثیر زیادی گذاشت.
برنامههاى اعلامى بهویژه در حوزههاى سیاست خارجى و اقتصادى، گفتمان اعتدالى و تنشزدایى از سیاست خارجى و همچنین موضع تهاجمى آقاى روحانى در مناظره با رقیب اصلىاش از رموز موفقی و سرازیرى آراء به سبد وى مىدانم.
** گفتمان اعتدال از اعتبار افتاده است
گفتمانی که آقای روحانی برای انتخابات برگزید، گفتمان «اعتدال» بود. نسبت این گفتمان با گفتمان اصلاحطلبی چیست؟ تا چه حد اعتدالگرایان را به اصلاحطلبان نزدیک میدانید؟
گفتمانى که آقاى روحانى در ایام تبلیغات تحت عنوان اعتدال مطرح کرد، درعین حال که در راستاى گفتمان اصلاحطلبى بود بههمان نسبت هم با گفتمان اصولگرایى جز درمواردى، وجه مشترک زیادی داشت و مورد اقبال بخشهایى از هردو جناح واقع شد. امروز و بدنبال عدم تحقق توقعات هر دو جناح، به نظرم آن گفتمان از حیز انتفاع افتاده باشد. دقت در مواضع و انتقادات وارده از هر دوجناح به عملکرد دولت روحانی، مىتوان به این چالش دو بعدى پى برد.
** پایگاه اجتماعی دولت یازدهم در بسیاری از مناطق سقوط کرد
عملکرد سه ساله آقای روحانی را چگونه ارزیابی میکنید؟ شاخصهای این دولت در مقایسه با دولت قبل تا چه حد تفاوت کرده است؟
در دو سال اول، دولت در حوزه سیاست خارجى و اقتصاد توفیقات در خور توجهى کسب کرد که اکنون روبه افول و چالش گذاشته است که آن هم معلول علتهایى است که مجزا باید بازگو شود. همکارى با روسیه از جمله تن دادن به استقراض از آن کشور پیام خوشایندى براى دستاوردهاى برجام در واپسین ماههاى صدارت آقاى روحانى نبود. در حوزه سیاست داخلى از همان ابتدا دولت ناشیانه عمل کرد و در بسیارى از مناطق پایگاههاى اجتماعیش سقوط کرد.
هنوز آقاى روحانى غافل از این مطلب است که وزارت کشور که زیر مجموعه دولت است در واقع حیات خلوت تیم آقاى لاریجانى شده و آقاى روحانى در این حوزه کارهاى نیست. در حالىکه آقاى احمدى نژاد بر این وزارتخانه تسلط بیشترى داشت. احمدینژاد اجازه عدول از منویات خود را به آنان نمىداد اما اکنون هر استانى ساز خود را مى زند.
** برخی اصلاحطلبان از سر ناچاری از روحانی حمایت میکنند/روحانی تنها در شعار خود را همسو اصلاحطلبان نشان میدهد
عملکرد روحانی در پاسخ به مطالبات اصلاحطلبان بعنوان بزرگترین حامیان وی چگونه بوده؟ ایشان تا چه حد توانست پاسخگوی مطالبات اصلاحطلبان باشد؟
دولت فعلى با وجود کسب موقعیتهایى در حوزههاى سیاست خارجى و اقتصادى از جمله مهار نسبى تورم اما از آنجایى که ترکیب دولتش از دو طیف سیاسى است و هرکدام دنبال سهم فزونترى هستند، نتوانست نظر هیچکدام از جریانات را تمام و کمال تأمین کند. در واقع با نارضایتى طرفین مواجه است. پیش شرطهاى حمایت بعضى از گروهها و حامیان قبلى ایشان از هردو جناح براى انتخابات بعدى موید وجود گسلهایى است که هرچه به انتخابات نزدیکتر میشویم، فعالتر مىشوند.
مدیریت این زلزله کار دشوارى است. دولت آقاى روحانى در عمل نتوانسته رضایت اصلاحطلبان را حاصل کند از این رو بدنه اجتماعى اصلاحطلبان تقریباً از ایشان فاصله گرفتهاند. سران برخى از احزاب اصلاحطلب از سر ناچارى محکوم به حمایت از ایشان هستند در صورتیکه اشتباه مىکنند. بازیکنان اصلى دولت آقاى روحانى از تیم آقاى لاریجانى هستند. در انتخابات اخیر هم دیدیم، عنان اختیار دولت دست این طیف قرار داشت. خنثیسازى آقاى عارف پروژه مشترک دولت و تیم لاریجانى بود که با موفقیت اجرا شد تا مشت اصلاحإطلبان خالى مانده و آقاى روحانى یکه تاز بماند. خبرهاى غیر رسمى حاکى از خیز تشکیلات آقاى لاریجانى براى حضور بیشتر در دولت بعدى آقاى روحانى است. هر چند در شعار آقاى روحانى سعى دارد خود را همسو با اصلاح طلبان نشان دهد.
** بیرغبتی تودها و اقشار پائین جامعه به استمرار این دولت/انحصارطلبان دوم خرداد در انتخابات مجلس ناپخته عمل کردند
وضعیت فعلی اصلاحطلبان را در مجلس از لحاظ انسجام و نقشآفرینی چطور میبینید؟ جایگاه این جریان در کشور از نظر اقبال عمومی چگونه است؟ تا چه میتوانند پیروز انتخابات سال 96 باشند؟
با توجه به عملکرده دولت آقاى احمدى نژاد، اصلاحطلبان از اقبال بالاترى نسبت به اصولگریان در انتخابات92 برخودار بودند اما ناکامى دولت آقاى روحانى در تحقق وعدههاى اجتماعى، اقتصادى و سیاست داخلى، امکان از دست دادن پایگاههایى که در انتخابات قبلى در اختیار داشتیم بسیار جدى است. ارزیابىهاى ما نشان از بى رغبتى تودهها و اقشار پایین جامعه به استمرار این دولت است. اصلاحطلبان براى بقای اصلاحات بایستى از آقاى روحانى عبور کنند. حتی خود آقاى روحانى هم نباید ریسک حضور مجدد را داشته باشد. در انتخابات مجلس این دوره گروههای انحصارطلب درون جبهه اصلاحات همچون گذشته بلند پروازى و ناپخته عمل کردند و نتوانستند از ظرفیت اجتماعى ایجاد شده براى اصلاحطلبان بهره مطلوب را ببرند. در بسیارى از استانها کسانى سکان اصلاحات را در دست دارند که به جاى اصلاحطلبى منفعتطلب هستند. از این رو نتوانستند در کسب اکثریت و یا حداقل کرسىهاى بیشتر در مجلس نائل شوند. بنابراین نمىتوانند نقش موثرى در مجلس داشته باشند.
** کیش و مات کردن عارف؛ نتیجه سناریو ماهرانه دولت و لاریجانی/آقایان فکر میکنند پیروزی روحانی مرهون «وزیر مولتی میلیارد» ستادش است!
با توجه به اینکه روحانى از نمایندگان ادوار مجلس است، دور قبل از حمایت گسترده همکاران خود برخوردار بود. به نظرتان در این دوره هم مورد حمایت شما خواهد بود؟
به سئوال خوبی اشاره کردید اما قبل از آن هم به این نکته اشاره کنم که در انتخابات ریاست مجلس وقتى جایگاه آقاى عارف تا حد یک نماینده عادى تنزل داده شد، دوستان چگونه مىتوانند «سر کچل» دیگران را مداوا بکنند. کیش و مات کردن آقاى عارف سناریو ماهرانهاى بود که دولت و تیم آقاى لاریجانى خزنده اجرایى کردند. بارها به تاکتیکهاى غلط دوستان اصلاح طلب اعتراض کردیم.
اما درباره سئوال شما به نظرم به هیچ وجه این اتفاق تکرار نخواهد شد. کمتر روزى است که با همکاران نماینده ادوار پیرامون این موضوع گفتوگو نداشته باشیم. دوسال قبل حدود پنجاه تن از نمایندگان ادوار از اقوام و مذاهب کشور به نمایندگى از دهها نفر از همکاران طى طومارى به منظور بررسى عملکرد آقاى یونسى دستیار ویژه اقوام آقاى روحانى و میزان تحقق بیانیه 10 مادهاى خواستار دیدار با آقاى روحانى شدند. این درخواست را شخصاً تحویل دفتر دولت در مجلس دادم. هرگز نه از طرف دفتر ریاست جمهورى و نه از طرف آقاى یونسى ترتیب اثرى داده نشد.
حضرات گمان کردند نابرده رنج گنج را بردهاند. فکر کردند پیروزى آقاى روحانى مرهون ریاست وزیر مولتى میلیاردى در ستاد رسمى ایشان بود. غافل از اینکه نقش و نفوذ برتر از آن، ستادهاى مردمى حامى آقاى روحانى بود. روزى در جمع نمایندگان وقت مجلس نهم از بىوفایى آقاى روحانى و تیمشان گلایهگذارى کردم. این پاسخ را به من دادند که آقاى روحانى به نمایندگان فعلى هم وقت نمىدهد در حالى که از نمایندگان دور هشتم شنیده بودم دیدار نمایندگان مجلس با شخص آقاى احمدى نژاد از دیدار با ریاست یک سازمان آسانتر بود. متأسفانه آقاى یونسى فکر کردند دستیار ویژه در امور اقوام مفهومش به کارگیری بستگان خودشان است. بکارگیری یکی از نزدیکانش در برخی گلوگاههای اقتصادى کشور و دامادشان بهعنوان سفیر کبیر کشور روسیه از جمله این انتصابات خانوادگى است.
چرا استاندارهاى سمنان و کرمان با رویکرد اصلاح و تسریع در توسعه آن مناطق تغییر کرد اما استاندار ناکار آمد کردستان بدلیل وابستگى به جریاناتى در درون دولت تثبیت شد. سیاست دولت روحانى محرومیت زدایى از کردستان و دیگر استانهاى قوم نشین را نشان نمىدهد .
** تجربه نشان داد که روحانی قابل اعتماد نیست/بابت حمایت از روحانی رسماً عذرخواهی میکنم
برخی اصلاحطلبها برای حمایت از آقای روحانی در انتخابات 96، بحث «حمایت مشروط» را مطرح میکنند. نظر شما درباره حمایت مشروط از ایشان در سال 96 چیست؟
قبلاً عرض کردم چالش اساسى این دولت پیششرطهاى جناحهای سیاسى کشور براى اعلام حمایت است. تنها روى میز اصلاحطلبان حمایت مشروط از آقاى روحانى قرار ندارد. این گزینه روى میز اصولگریان نیز قرار دارد. نمرههاى 16 و 20 آقاى باهنر به دولت و تعارفات سیاسى و چراغ سبزهاى ایشان را اگر در کنار اخبار غیر رسمى تغییرات دولت بعدى و حضور تعداد بیشترى از دوستان آقاى لاریجانى که آقاى باهنر هم یکى از گزینههاست کنار هم قرار داده و تحلیل کنیم، متوجه سناریو جدیدى براى دورزدن اصلاحطلبان با استفاده از پتانسیل خود آنان هستیم.
عقلانیت حکم مىکند همچون سال 84 عمل نکنیم چراکه آزموده را آزمودن خطا است. تجربه ما از آقاى روحانى نشان مىدهد وى فرد قابل اعتمادى نیست و براى ماندن در قدرت به هر چرخشى روى مىآورد. ستاد مشترک انتخاباتى اقوام ایرانى که اینجانب موسس و گرداننده آن هستم تحت هیچ شرایطى از اقوام ایرانى براى راى دادن مجدد به آقاى روحانى نه تنها دعوت نمیکند بلکه بابت حمایت دور قبل هم رسماً عذر خواهى مىکنیم. مردم باید بدانند اولین گام آقاى روحانى حذف تمامى فعالین حوزه حقوق اقوام و مذاهب ستاد انتخاباتى خویش بود. این امر نشانگر عدم اعتقاد ایشان به حقوق دیگران بر خلاف شعار حقوقدانى است.
** اصلاحطلبان به فکر گزینه دیگری باشند/اگر از روحانی حمایت کنند، 10 سال دیگر حجاریان میگوید در 96 اشتباه کردیم
آیا اصلاح طلبها میتوانند بر روی آلترناتیوی غیر روحانی برای انتخابات 96 فکر کنند؟
اینجانب دو سال ونیم قبل در اولین حرکتهاى دولتمردان آقاى روحانى به این نتیجه رسیدم و اعلام کردم اصلاح طلبان باید به فکر گزینه دیگرى باشند. تأکید مىکنم اگر اصلاحطلبان دور بعدى روى آقاى روحانى سرمایهگذارى کنند، ده سال بعد تئوریسینهایى چون آقایان حجاریان و رضا خاتمى به جاى پوزش از مردم بابت خطایشان در سال ٨٤، رسماً اعلام میکنند که حمایتمان از آقاى روحانى در سال 96 اشتباه بود.